بحران « کانال تلگرام » در بازار سرمایه ایران
تاریخ انتشار: ۱۶ فروردین ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۲۸۱۰۷۸۱
تلگرام این پیامرسان محبوب به مانند هر ابزار حقیقی و مجازی دیگری می تواند استفاده یا سوء استفاده داشته باشد. در فضای بازار سرمایه و بورس تهران اکنون شاهد سوء استفاده از کانال های تلگرام هستیم. میل به سودگیری سریع و بی دردسر در بین سهامداران تازه وارد و کم تجربه از یک سو و رایگان و سهل الوصول بودن راه انداختن یک کانال تلگرام موجب شده تا فضا برای کسانی که قصد سوء استفاده از اطمینان سهامداران را دارند فراهم شود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به گزارش اقتصادنیوز، مثلث مخرب فقدان فرهنگ صحیح سهامداری، سوءاستفاده فرصتطلبان و انفعال نهاد ناظر، یکی از عوامل رکود بورس تهران در سالهای اخیر بوده است. مثلثی که با ایجاد چرخهای معیوب، از توسعه بازار سهام جلوگیری میکند به نظر میرسد که تنها به دست متولیان بازار قابل اصلاح است.
این موضوع نه در زمان کنونی، بلکه از دیرباز بورس تهران را تحت تاثیر خود قرار داده است؛ اما حالا با توجه به گسترش روزافزون شبکههای اجتماعی مجازی و افزایش سریع تعداد کاربران این شبکهها، چنین به نظر میرسد که اوضاع از همیشه وخیمتر است.
صاحبان سرمایه، همواره در تلاش هستند از منابع مالی خود در مولدترین کسبوکار ممکن به منظور انباشت بیشتر سرمایه استفاده کنند. کسب سود در اقتصاد آزاد یک اصل پذیرفته شده عقلی است. صاحبان ایده با فروش افکار خود، صاحبان مهارت با فروش نیروی کار و صاحبان سرمایه با بهکارگیری منابع مالی خود، میکوشند که بهطور همزمان درآمدهای خود را افزایش و هزینههای خود را کاهش دهند تا بیشترین سود اقتصادی را بهدست آوردند. از این منظر کسب سود در فرهنگ اقتصادی موجود کاملا طبیعی و پذیرفتنی است؛ اما باید به این نکته توجه داشت که بدون صرف هزینه و ایجاد زیرساختهای لازم، در هیچ فعالیت اقتصادی نمیتوان موفق بود.
آنچه در بورس تهران رخ میدهد اما، به گونه دیگری است. فعالان کمتجربه بازار با مشاهده نوسانهای مثبت بازار سهام و در سودای کسب سودهای سهلالوصول، به هر ریسمان نخنمایی چنگ میزنند. درست همین فضاست که باعث رشد قارچگونه شایعات در بازار سهام میشود. پیش از توسعه فضای مجازی، فعالان تالارنشین تحت تاثیر معرکههای تالاری قرار میگرفتند، پس از آن و با تولد اینترنت، شایعات در وبلاگها و سایتهای غیررسمی منتشر میشد.
حال اما، از یک طرف دسترسی به معاملات سهام سهلتر شده (با دسترسی برخط به معاملات) و از طرف دیگر با همهگیر شدن گوشیهای هوشمند، دسترسی به مراکز پراکنش شایعات آسانتر شده است. رشد سریع فضای مجازی باعث شده است که ناکارآیی و عدم تقارن اطلاعات در بازار سهام بیش از هر زمان دیگری خود را نشان دهد. در این میان فرصتطلبان از این فضا حداکثر بهره را میبرند و با سوءاستفاده از ضعف تحلیلی بخشی از فعالان بازار کسب درآمد میکنند.
در فضایی که شرح آن رفت، راه برای جولان کسانی که با سطح نازلی از سواد مالی، توانایی سوارشدن بر موج هیجان را دارند باز میشود. تازهترین گونه این افراد، از کانالهای تلگرامی برای سمپاشی بازار سهام استفاده میکنند. عمر استفاده از این روش حالا به بیش از 2 سال رسیده است و از هر زمان دیگری فراگیرتر شده است. برخی از این کانالها با اخذ وجوهی از کاربران خود، بدون ارائه توضیح کافی به معاملات کاربران جهت میدهند، سیگنال میفروشند و در اوقات مقتضی به هیچ احدی پاسخگو نیستند. تعداد این کانالهای تلگرامی از توان شمارش خارج شده است. سرمایهگذاران حقیقی کمتجربه نیز هر روز بیش از روز قبل در دام چنین افرادی میافتند، بدون آنکه از خود سوال کنند چرا افرادی که ظاهرا تا این حد حرفهای هستند، وقت ارائه خدمات مشاورهای در این قیمتهای نازل را دارند، اعتبار خود را از کجا بهدست میآورند و به کدام نهاد ناظر پاسخگو هستند؟
اوج رونق سیگنالفروشی را میتوان در سه ماه پایانی سال 1394 دید. چه بسیار بودند کانالهایی که در قله تاریخی شاخص صنعت خودرو، سیگنال ورود به صنعت خودرو را صادر میکردند. سیگنالهایی که با تکیه بر یک توهم به نام تحلیل تکنیکال منجر به رشد روز افزون تقاضا در سهام شرکتهای خودروساز و بزرگ و بزرگتر شدن حباب این صنعت شد. در نهایت نیز با خروج سیگنالفروشان و البته با تجربهترهای بازار، زیانهای هنگفتی بر سر معاملهگران خوشخیال سهام خودرویی آوار شد. مشابه این تجربیات بارها در سالهای اخیر تکرار شده است.
اگرچه بورس تهران از نظر شفافیت چالشهای فراوانی دارد، اما دستکم آنقدر غیرشفاف نیست که مالباختگان فکر میکنند. چنین تجربیاتی در کوتاهمدت جیب افرادی را سرشار از پول میکند اما در بازههای زمانی بلندتر منجر به فرار سرمایهها و ناپایداری ورود سرمایه به بازار سرمایه میشود. حتما در اطراف شما هستند کسانی که معتقدند بورسبازی چیزی جز کلاهبرداری نیست. این افراد یا خود قربانی بازیهای بورسی شدهاند و یا از افراد مورد اعتماد خود چنین شنیدهاند. اگرچه سرمایهگذاری در بورس، یک سرمایهگذاری پرریسک محسوب میشود، اما رعایت اصول آن احتمالا منجر به از دست رفتن سرمایه نخواهد شد. فرصتطلبان و سیگنالفروشان همین اصول را هدف میگیرند و با داغ کردن بیضرورت معاملات، باعث از بین رفتن سرمایه افراد میشوند.
در این صورت است که فعالان بورس مغبون و دشنامگویان از بورس خارج میشوند و دیگر حتی برای برداشتن کلاه خود از نزدیکی آن عبور نمیکنند. راه از بین رفتن چنین فضایی اصولا فرهنگسازی و گسترش فرهنگ سهامداری و ... است. اما حقیقت این است که اگر نهاد ناظر برای کنترل این فضا چارهای نکند، فرهنگ صحیح سهامداری هرگز در بورس تهران متولد نخواهد شد چراکه گردانندگان فضای ابهامآلود و غیرشفاف شایعات و البته مشاورههای آبکی قادر هستند این فضا را بازتولید کنند و هر روز با ظاهری جدید پای بر گرده سهامداران بگذارند. سازمان بورس و اوراق بهادار در این راستا اگرچه تلاشهایی داشته است، اما بهنظر میرسد که سازمان، استراتژی غلطی را برای مقابله با فرصتطلبان انتخاب کرده است.
سازمان بورس و اوراق بهادار ایران همواره ید طولایی در عدم درک موقعیت نشان داده است. تلاش برای حفظ شاخص کل در روز افت قیمت در تمام نمادها نشانهای از این موضوع است که مدتها رایج بود و بحث بر سر آن مثنوی هفتاد من شد. تنها استراتژی سازمان برای برخورد با پدیده سیگنالفروشی، تهییج کاذب سهامداران و داغ کردن غیرضروری معاملات، برخوردی مشابه فیلترینگ سایتها بوده است. سازمان بارها فرصتطلبان را تهدید به تحت پیگرد قرار دادن کرده که حقیقتا تاثیری بر روند رفتار سوءاستفادهگر نداشته است. حتی اگر فرض کنیم که سازمان امکان ردیابی و شناسایی این افراد را دارد، با فیلترینگ و بستن سایتها و اخطار به دارندگان کانالها وضعیت اصلاح نخواهد شد.
با توجه به وجود زمینه بروز این رفتارها، فرصتطلبان به روش یا روشهایی دیگر تخریب فضای سالم معاملات را بازتولید میکنند. آنچه در توان سازمان بورس است، اصلاح قوانینی است که موفقیتی در پا به پای زمان پیشآمدن نشان ندادهاند. برای مثال کارگزاران برای کسب مجوز ملزم به داشتن فضایی بهعنوان تالار اختصاصی سهام هستند. این در حالی است که اغلب معاملهگران دیگر برای انجام معاملات خود به کارگزاریها مراجعه فیزیکی ندارند. قوانین دست و پاگیر دیگری در زمینه صدور مجوز مشاوره سرمایهگذاری وجود دارد که رغبت سرمایهگذاران را برای سرمایهگذاری در این زمینه و توان آنان را برای رقابت با کانالهای بدون اسم و رسم تلگرامی کاهش میدهد.
راه برونرفت از چنین فضایی تسهیل ثبت شرکت و موسسه برای رتبهبندی شرکتها، ارائه تحلیل و مشاوره به سرمایهگذاران است. طبیعتا اگر ثبت چنین موسساتی به آسانترین حالت ممکن برسد، احتمالا ارائه خدمات مشاورهای نیز میتواند ارزانتر تمام شود و در نهایت سرمایهگذارانی که قصد دارند برای سرمایهگذاری در بورس به اندازه کافی وقت صرف نکنند، میتوانند با مراجعه به شرکتهای شناسنامهدار و صرف هزینه ناچیز تصمیمات کمریسکتر و پربازدهتری بگیرند. در این صورت میتوان امیدوار بود که روند ورود سرمایه به بورس نیز پایدارتر شود.
برچسب ها: بازار سرمایه ، کانال تلگرام
منبع: تابناک
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tabnak.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تابناک» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۲۸۱۰۷۸۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سلامی : مالیات باید بر عایدی سرمایه باشد و نه بر تورم/ طرحی به نام حمایت از محرومان، به کام یک درصد مرفه جامعه /هشدار نسبت به تشدید بحران در بازار مسکن
گروه اقتصاد و درآمد: در روزهای گذشته، انتشار خبرها درباره تصویب طرح «مالیات بر عایدی سرمایه»، که مجلسی ها به آن طرح «مالیات بر سوداگری و سفتهبازی» میگویند، باز صدای موافقان و مخالفانش را بلند کرد و برخی با تقدیر از مجلس آن را باعث کاهش فعالیتهای سودانه توصیف کردند و در مقابل عده ای هم نسبت به امکان فرار سرمایه از کشور هشدار دادند. علاوه بر آن کارشناسان اقتصادی معتقدند؛ مالیات باید بر عایدی باشد و نه بر تورم. آنچه که در این طرح آمده و در حال تصویب شدن است، مالیات بر تورم است.
«عایدی بر سرمایه» تعریف نشده استدر این رابطه، غلامرضا سلامی، کارشناس اقتصادی و مالی در گفت و گو با جماران با بیان اینکه مالیات بر عایدی سرمایه سالهاست که در اکثر کشورهای پیشرفته دنیا اجرا می شود و هیچ کسی با درنظر گرفتن عایدی سرمایه به عنوان یک پایه مالیاتی مخالفتی ندارد، تصریح کرد: آنچه که اکنون در ایران نسبت به آن انتقاد وجود دارد، این است که عایدی بر سرمایه تعریف نشده و اگر تعریفی هم صورت گرفته، این تعریف ناقص است.
مالیات باید بر عایدی باشد و نه بر تورم
وی افزود: در توضیحاتی که ارائه شده، تفاوت قیمت میان قیمت خرید و فروش را ملاک گرفته اند؛ در صورتی که ممکن است از نظر حسابداری، درباره کالایی که امسال 100میلیون خریده شده و سال بعد 130 میلیون قیمت گذاری می شود، گفته شود 30 میلیون سود حاصل شده ، اما از نظر اقتصادی، اگر تورم را 40 درصد حساب کنیم، 10میلیون تومان هم ضرر ایجاد شده است. بنابراین نه تنها عایدی ایجاد نشده، بلکه خریدار متضرر هم شده است. مالیات باید بر عایدی باشد و نه بر تورم. آنچه که در این طرح آمده و در حال تصویب شدن است، مالیات بر تورم است.
یک ضرر روی تورم، یک ضرر روی پرداخت مالیات!
رئیس پیشین اننجمن حسابداران ایران توضیح داد: تصور کنید فردی ملکی را 10میلیارد تومان خریده و سال بعد آن را 12 میلیارد تومان فروخته است، با درنظر داشتن تورم 40درصدی، او 2 میلیارد تومان ضرر کرده است. آنها می خواهند روی 2میلیارد تومان سودی که عنوان می کنند انجام شده، 30درصد مالیات بگیرند. 500میلیون تومان مالیات گرفته می شود. یعنی شما در یک مرحله ضرری روی تورم کرده اید و ضمن اینکه مقداری هم بابت مالیات داده اید. این مساله، مشکل اساسی این قانونی است که می خواهند آن را تصویب کنند.
مالیات بر عایدی سرمایه برای طلافروشان و فروشندگان ماشین چگونه باید باشد؟
سلامی با بیان اینکه برخلاف تمام دنیا، این مالیات بر چیزهایی غیر از مسکن وضع شده که در هیچ جای دنیا، مالیات بر عادی سرمایه از آنها گرفته نمی شود، خاطرنشان کرد: در هیچ جای دنیا، طلا، ارز ، نقره، جواهرات و اتومبیل مشمول مالیات بر عایدی سرمایه نیستند. البته اگر کسی شغلش خرید و فروش طلا باشد، او براساس درآمدی که دارد باید مالیات دهد. اگر کسی هم اتومبیل خرید و فروش می کند، باید بر درآمد خود مالیات دهد، اما به طور کلی مالیات بر عایدی سرمایه به دلیل این اجناس گرفته نمی شود.
پیام دولت به مردم؛ شما حق ندارید قدرت خرید خود را حفظ کنید!؟
این کارشناس مالی و اقتصادی با اشاره به تاکید مجلس مبنی بر اینکه در این طرح با سفته بازان و سوداگران مبارزه می شود، تاکید کرد: بسیاری از مردم که در این طرح سفته باز و سوداگر خطاب شده اند، برای حفظ ارزش پولشان به خرید طلا و اتومبیل و حتی مسکن روی می آورند. وقتی آنها با این شرایط مواجه هستند که سپرده هایشان در بانک سالی 25درصد رشد دارد اما 40 تا 50 درصد از آن کاسته می شود، برای حفظ قدرت خریدشان ناچار به خرید دارایی می شوند. اما در واقع اکنون دولت می گوید اگر شما بخواهید پولتان را حفظ کنید و در برابر سیاستهای اشتباه من که تورم ایجاد می کنم مقاومت کنید، تنبیه تان می کنم. شما حق ندارید قدرت خرید خود را حفظ کنید. اگر بخواهید حفظ کنید، من از شما مالیات می گیرم.
فشار به مردمی که می خواهند قدرت خرید خود را حفظ کنند
سلامی با بیان اینکه با این طرح می خواهند مردم وادار شوند و همه پولهای خود را در بانک سپرده کنند، افزود: نگرانی مردم این است که در بانک سپرده ها هر ساله ارزش خود را از دست می دهند. در واقع باید گفت شما به مردمی فشار می آورید که می خواهند با دفاع از حقوق و دارایی های خود، قدرت خریدشان را حفظ کنند. در شرایطی که برنامه ریزی ها و سیاست گذاری ها در کشور موجب ایجاد انتظارات تورمی در بین مردم شده، آنان به دلیل ترس از آینده به دنبال خرید مسکن، طلا و ارز هستند و طرح مالیات بر عایدی سرمایه، هیچ اشاره ای به این وضعیت ندارد.
در تمام دنیا، نرخ مالیات بر عایدی سرمایه، کمتر از نرخ مالیات بر درآمد است
این تحلیلگر مالی و اقتصای یادآورشد: در تمام دنیا، نرخ مالیات بر عایدی سرمایه، کمتر از نرخ مالیات بر درآمد است. در آمریکا، اگر نرخ مالیات بر درآمد تا 37 درصد است، نرخ مالیات بر عایدی سرمایه از صفر تا حداکثر 20درصد است. اما در ایران، کف نرخ مالیاتی، همان نرخ ماده 131 و مواردی بیشتر از آن است.
چگونه این شیوه مالیات ستانی، بازار مسکن را متضرر می کند؟!
سلامی با تاکید بر اینکه این این طرح نه تنها مانع سفته بازی نخواهد شد، بلکه سرمایه گذاری حداقل در زمینه ملک را کاهش خواهد داد، عنوان کرد: اکنون یکی از امیدهای انبوه سازان و بساز و بفروش ها، برای شروع کار ساخت و ساز، همین سرمایه گذاران روی ملک هستند. آنها این املاک ساخته شده را می خرند و سازندگان نیز حتی از روز اول و روی خاک، خانه را پیش فروش می کنند. در واقع سازوکاری که در ایران خصوصا در بخش خصوصی وجود دارد، این است که تا حد زیادی خانه ها مستقیما به دست مصرف کننده نهایی نمی رسند وبخش قابل توجهی از خریداران به دنبال سرمایه گذاری هستند. در این شرایط، اگر انبوه سازان احساس کنند که این مشتری ها را نخواهند داشت، تولید برایشان به صرفه نیست و این وضعیت باعث کاهش شدید عرضه ملک، در یکی دو سال بعد از اجرای این شیوه از مالیات ستانی بر عایدی سرمایه خواهد شد. این مساله رشد قیمت ها را در پی خواهد داشت و این نقض غرض دولت و مجلس است که خواسته اند از این طریق سوداگری را کنترل کنند و مانع افزایش قیمتها شوند. ضمن اینکه به این ترتیب یکی از شاخص های توسعه اقتصادی، یعنی «سرمایه گذاری» در کشور کاهش می یابد.
دود این طرح به چشم خریداران مسکن و خصوصا جوانان و خانه اولی ها می رود
به گفته رئیس پیشین انجمن حسابداران ایران؛ اگر فرض کنیم در سالهایی که رونق داریم، آنچنان قیمت ملک بالا رود که برخی برای خرید و فروش ملک مشتاق شوند، باید گفت آنها که از مالیات نمی ترسند. آنها که ملکی را امسال 10میلیارد می خرند و سال بعد 20 میلیارد می فروشند، از 30درصد مالیات نمی ترسند. حتی اگر 40درصد هم تورم درنظر بگیریم، 30درصد سود به آنها اختصاص پیدا کرده است. ضمن اینکه در چنین شرایطی، وقتی عرضه کم می شود و مردم مستاصل می خواهند خانه بخرند، فروشنده آن مالیات را هم به خریدار منتقل می کند. یعنی بر خلاف آنچه که رئیس مجلس می گوید، این طرح یک درصد جامعه را هدف قرار نداده است، بلکه درصد بسیار بالایی از مردم را تحت تاثیر قرار می دهد و در نهایت دودش به چشم خریداران مسکن و خصوصا جوانان و خانه اولی ها می رود و نه آن یک درصد مرفه جامعه.
این طرح یک درصد مرفه جامعه را هدف نگرفته است اگر یک نفر با سه فرزند، چهار خانه داشته باشد ، از این قانون معاف است
سلامی یادآورشد: در همین قانون، آن یک درصد مورد نظر رئیس مجلس را معاف کرده اند، به این معنی که تاکید شده اگر یک نفر با سه فرزند، چهار خانه داشته باشد ، از این قانون معاف است. اگر هر خانه ای 25 میلیارد باشد، چهار خانه می شود 100 میلیارد و آنها که 100 میلیارد دارایی دارند، جزء آن یک درصد جامعه هستند. هر چند که رقم 25 میلیارد برای خانه این قشر از جامعه، کف قیمت خانه در آن مناطق است. بنابراین آن یک درصد هم در این قانون عملا معاف هستند و دود این قانون عملا به چشم کسانی می رود که اعلام می کنند قصد محافظت از آنها را دارند.
هدف دولت ایجاد درآمد و جبران کسری بودجه است مالیات بر تورم، بدترین نوع مالیات است
وی ادامه داد: بهانه دولت، برای آنچه که مبارزه با سفته بازی و سوداگری می نامد، این است که درآمدش را بالا ببرد و کسری بودجه اش را تامین کند. هدف کلی این است که مالیاتها افزایش یابند، به هر طریق ممکن! مالیات می خواهند بگیرند تا کسری بودجه که روز به روز هم متاسفانه بیشتر می شود را جبران کنند. اما بدترین نوع مالیاتی که می خواهند بگیرند، مالیات بر تورم است. خود تورم یک مالیات پنهان است که به مردم تحمیل می شود و اینکه بر این تورم هم مالیات بگیرند، ظلم مضاعفی است.
این کارشناس اقتصادی و مالی درپاسخ به این پرسش که آیا این طرح می تواند مانع تلاطم در بازارها شود، گفت: باید دلیل اصلی تلاطم در بازارها بررسی و رفع شود. برای نمونه، در این دو، سه سال، قیمت دلار از حدود 26 هزار تومانی که آقای روحانی تحویل داد، به حدود 60 هزار تومان رسیده است. در دوره دوم دولت آقای روحانی هم یک باره قیمت دلار از 3 هزار تومان به 26 هزار تومان رفت. در همین مقاطع هم بود که شاهد افزیش شدید قیمت مسکن بودیم. بنابراین باید علت اصلی را رفع کنند. با معلول که نمی شود جنگید و در آن جنگ هم پیروزی نیست.
سلامی با تاکید بر اینکه تورم در بازار مسکن، در بلندمدت در سطح تورم عمومی است، اظهارداشت: نمی توان تصور کرد قیمت همه کالاها بالا رود، ملک تورمی نداشته باشد. هر چند در بعضی سالها، تورم ملک بالاتر می رود و در بعضی سالها، ملک تورم کمتری نسبت به تورم عمومی ثبت می کند، اما نمی توان برای آن سالهای خاص این قانون را گذاشت.
طرح مالیات بر عایدی سرمایه، هیچ اثر مثبتی روی تلاطم ها نخواهد داشت در دنیا هیچ کس ادعا نمی کند این طرح می تواند با تلاطم در بخش مسکن و سوداگری ها مقابله کندرئیس پیشین انجمن حسابداران ایران با بیان اینکه متاسفانه به دیدگاه های کارشناسان توجهی نمی شود، گفت: درباره مالیات بر خانه های خالی، همه منتقدین تاکید می کردند که آنچه که برای آن مالیات مصوب می کنید، وجود خارجی ندارد که شما این میزان برای آن برنامه ریزی، تدارکات و هزینه می کنید. این طرح مالیات بر عایدی سرمایه هم هیچ اثر مثبتی روی تلاطم ها نخواهد داشت و هیچ جای دنیا نیز چنین ادعایی نمی کنند. با اینکه مالیات بر عایدی سرمایه در برخی کشورها دهه ها قدمت دارد، امروز تنها آن را به عنوان پایه مالیاتی مفید ارزیابی می کنند و هیچ کس ادعا نمی کند می تواند با تلاطم در بخش مسکن و سوداگری ها مقابله کند.
کارکرد مالیات بر عایدی سرمایه در دنیا، مرتبط با اوراق سهام استوی توضیح داد: در دنیا، مالیات بر عایدی سرمایه در درجه اول برای اوراق سهام به کار گرفته شد، اما اکنون در ایران و در این طرح، اوراق سهام را از این قانون معاف کرده اند. در حالی که در برهه هایی، مانند انتهای سال 98 و ابتدای سال 99، تلاطم در بازار سرمایه به مراتب وحشتناک تر از تلاطم در بازار مسکن بوده است و عده زیادی متضرر و اندکی هم شدیدا و با ارقام صدهزار میلیارد تومان منتفع شدند. در نهایت هم روشن نشد این افراد، که بعضا رانت اطلاعاتی داشتند و یا از دانش بالایی در رابطه با بازار سرمایه برخوردار بودند و می دانستند تبلیغاتی که دولت و مجلس درباره اوضاع بسیار خوب در بازار سرمایه می کنند، صحت ندارد، چه کسانی بودند. آنها از پوست خربزه این که زیر پای دولت انداخته شد، نهایت استفاده را کردند. سهامشان را فروختند، سودشان را بردند و بعد کنار کشیدند. هیچ کسی این مساله را تعقیب نکرد و مالیاتی هم پرداخت نکردند.
این طرح، نه تنها هیچ نفعی برای اقتصاد نخواهد داشت ، بلکه اقتصاد کشور را متضرر خواهد کرد شاهد بی عدالتی مالیاتی در طرح مالیات بر عایدی سرمایه هستیم دو سر این طرح ظلم است
سلامی تاکید کرد: این طرح، نه تنها هیچ نفعی برای اقتصاد نخواهد داشت ، بلکه اقتصاد کشور را متضرر خواهد کرد. شاهد بی عدالتی مالیاتی در طرح مالیات بر عایدی سرمایه هستیم. با اجرای این طرح در دوره رکود و دوره رونق، خرید مسکن برای مردم همراه با ضرر خواهد بود. موقعی که رونق هم باشد و مردم برای خرید مسکن هجوم ببرند، فروشنده مالیاتی که باید بدهد را به خریدار تحمیل می کند. خریداری که همه گونه فشار را تحمل می کند، باید این وضعیت را نیز تحمل کند. چون در ان زمان عرضه کمتر است و هر قیمتی که بفروشد، خریدار ناچار است آن را بپردازد. این ظلم به خریدار است. در واقع دو سر این طرح ظلم است. اما دولت می گوید من کاری به این حرفها ندارم، هر کسی می خواهد ضرر کند به من مربوط نیست و من مالیاتم را می گیریم. این سیاست درستی نیست.